اوقاف لواسان - امور فرهنگی

۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۰

فرهنگ ایرانی

مشخصه های فرهنگ ایرانی 
از آنجائی که فرهنگ یک معنای عام وکلی دارد از این رو فرهنگ ایرانی نیز شامل آداب و رسوم و اخلاقیات و هنر و دین و... می شود و شاید هر یک از این زمینه ها مشخصه خاص خود را داشته باشد که بررسی همه آنها از مجال این نوشتار بیرون باشد؛ لذا به اهم مشخصات فرهنگ ایرانی به صورت کلی اشاره می کنیم.
 
1.‌ عجین بودن با دین و مذهب: از مشخصات بارز فرهنگ ایرانی عجین بودن آن با روحیه دینی و مذهبی است، این ویژگی فرهنگی که در تمام تاریخ ایران شاهد هستیم موجب اقبال و استقبال ایرانیان از دین مبین اسلام گشت. از این روست که دین اسلام در کلیه شئون زندگی ایرانیان نفوذ کرده است. استاد شهید مطهری در این زمینه می فرمایند «از ابتداى دوره هخامنشى که تمام ایران کنونى به اضافه قسمتهایى از کشورهاى همسایه , تحت یک فرمان در آمد تقریبا دو هزار و پانصد سال مى گذرد از این بیست و پنج قرن، نزدیک چهارده قرن آن را، ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگى ما وارد و جزء زندگى ما بوده است، با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم، زندگى کرده ایم، خداى یگانه را پرستیده ایم، مرده هاى خود را به خاک سپرده ایم ... و تاریخ ما، ادبیات ما، سیاست ما، قضاوت و دادگسترى ما، فرهنگ و تمدن ما، شؤون اجتماعى ما، و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است». 
 
لذا داشتن این جهان بینی خاص دینی و مخصوصا اسلامی از مشخصات عمده فرهنگ ایرانی است: «همین فرهنگ اسلامى و توحیدى براى آنها قهرمانان و شهدایى تربیت کرده و خاطره ها و حماسه هایى به جا گزارده است.
 
2. جست وجوی انسان کامل و راه یافتن به ایده و آرمان متعالی: این موضوع، از مشخصات فرهنگ ایرانی در همه ادوار است. این که ایرانیان متوسل به آستان مقدس حضرت نبوی (ص) می شوند و خاندان بزرگوار آن حضرت را اسوه و الگوی خود قرارمی دهند از همین زاویه قابل تفسیر است.
 
3. پیوستگی آن با معنویات: صدیق عیسی در کتاب تاریخ فرهنگ ایران آورده است: «از مطالعۀ کتیبه ها، سنگ نبشته ها، الواح، کتب تاریخ، اخلاق، تذکره ها و دیوان های شعر که در زمان پیدایش خط در ایران در دست است این حقیقت جلوه گر می شود که با وجود شورشها و خونریزی های فراوان و تاخت و تاز دشمنان و قبایل وحشی و استیلای بیگانگان بر ایران، تمدن معنوی و فرهنگ ملی ما با هم پیوستگی خاص دارد و این پیوستگی منحصر به دوره و عصر معینی نیست بلکه تمام ادوار قبل از اسلام و بعد از اسلام ارتباط کامل دارند.»
 
4. عجین بودن آن با علم و هنر: این مشخصه دانشمندان و هنرمندان و نویسندگان ایرانی را نامی و شهرۀ آفاق ساخته است، چه از کسب فرهنگ همسایگان و ملل متمدن دیگر فروگذار نکرده و از هر جا توانسته به دانش و هنر خویش افزوده است. شهید مطهری در این باره می‌گوید: «به طورى که تاریخ شهادت مى دهد، ما ایرانیان در طول زندگانى چندین هزار ساله خود با اقوام و ملل گوناگون عالم، به اقتضاى عوامل تاریخى، گاهى روابط دوستانه و گاهى روابط غیردوستانه داشته ایم.
 
 یک سلسله افکار و عقاید در اثر این روابط از دیگران به ما رسیده است، همچنانکه ما نیز به نوبه خود در افکار و عقاید دیگران تأثیر کرده ایم. هر جا که پاى قومیت و ملیت دیگران به میان آمده مقاومت کرده و در ملیت دیگران هضم نشده ایم، و در عین اینکه به ملیت خود علاقه مند بوده ایم این علاقه زیاد تعصب آمیز و کور کورانه نبوده و سبب کور باطنى ما نگشته است تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه تمیز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنى نسبت به حقایق به وجود آورد.»
 
5. برخورد اخلاقی با جامعه و انسان؛ در شهرهای مختلف ایران مسیحیان، زرتشتیان، کلیمیان، یهودیان، شیعیان، سنی ها و . . . صدها سال پیش از آنکه سازمان حقوق بشری ایجاد گردد در کنار یکدیگر زیسته اند. هیچ گاه در فرهنگ ایرانی مردم برای همسان نبودن دینشان به دیگر هم میهنانشان شمشیر نکشیدند. هیچگاه نبردهای دینی در ایران رخ نداد و هزاران سال است که دهها آئین و باور و مذهب مختلف در کنار یکدیگر زندگی کرده اند . امری که میان اعراب و حتی اروپاییان تا پیش از رنسانس رایج بود و هست. اگر تبعیض دینی ..گاه دیده شده است حاصل حکومتهایی است که بر پایه فرهنگ ایرانی استوار نبوده اند .
 
برخورد اخلاقی با جامعه، برخورد اخلاقی با جهان، برخورد اخلاقی با انسان، برخورد اخلاقی با طبیعت، احترام به آب و باد و خاک و آتش و مبنا قراردادن اخلاق در همه مناسبات و روابط فردی و جمعی؛ همدلی، نیکی کردن، عشق و مهر ورزیدن ظلم ستیزی و دادگری، ایمان و یکتاپرستی، هنر و موسیقی غنی، یکپارچگی، احترام به باورها و گویشها، دفاع از کشور و میهن دوستی، اهمیت پیشرفت، علم، دانش و تربیت…یاری به مستمندان، خیرات، اطعام کردن و بخشش از خصوصیات ذاتی و بنیادین فرهنگ ایرانی است … نیکی کردن و انسان محوری نیز از نامورترین خصلتهای ملت ایران است. 
 
براساس تحقیقی که توسط دکتر منوچهر محسنی از اساتید جامعه‌شناسی به عمل آمده، در حوزه فرهنگ ملی، ایرانیان دارای عناصر فرهنگی خاص خود هستند که از یک تاریخ پرفراز و نشیب و یک پیشینه تمدنی طولانی نشأت می‌گیرد. دو عنصر فرهنگ غربی و اسلامی در مواجهه با یکدیگر در فرهنگ ایران تأثیرگذار بوده‌اند. یک خصوصیت ممیزه فرهنگ ایرانی در طول تاریخ، جذب فرهنگی آن و به عبارت دیگر فرهنگ‌پذیری آن است. ایرانیان توانسته‌اند همواره بهترین‌ها را در عرصه فرهنگ از هر جا که هست کسب کنند و جذب فرهنگ مردمی خود نمایند. در عین حال این فرهنگ دارای نوعی قابلیت مقاومت فرهنگی هشیارانه در برابر عناصر تحمیلی بوده است و توانسته است در برابر عناصر ناهمگون مسلط فرهنگی با خلق ارزش‌های تازه، اصول فرهنگی خود را حفظ کند. نمونه چنین قابلیتی رواج عرفان، سنت عیاری، سنت پهلوانی و ادبیات ستیز در هنگام تسلط قدرت‌های خشن بیگانه بر ایران بوده است. شاید بتوان گفت خصیصه اصلی فرهنگ ایرانی،‌ حفظ و صیانت جوهر فرهنگ و به تحلیل بردن عناصر بیگانه بوده است.
 
در بیان مطالعات مربوط به دینداری مشخص شد که سطح دینداری در میان ایرانیان بالاست و ظهور اجتماعی این تدین قابل توجه است. مشاهدات نشان می‌دهد که بسیاری از افرادی که ظاهر آنان با انتظارات جامعه از منظر مذهبی هماهنگ نیست در عرصه‌های اعتقادی همچون زیارت، مراسم عزاداری مذهبی، نماز عید فطر، مراسم تاسوعا و عاشورا، شب‌های قدر پا به پای سایرین حاضر می‌شوند در حقیت ما دارای مذهبی هستیم که تأثیرات آن در عمق شخصیت افراد جامعه ریشه دوانیده و از آن جدایی‌ناپذیر شده است.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۰
عباس کرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی